باز هم گرد و غبار
احساس خوبی ندارم ، دلم گرفته آخه به هر کجا نگاه می کنم تاریکه مثل اینکه غم شهرمون رو پر کرده آخه چرا مگه الان زیباترین فصل سال نیست مگه نباید از هوای پر از اکسیژن اردیبهشت ماه حداکثر استفاده را بکنیم پس چه شد که اینجوری هوای شهرمون گرفت ؟ باز هم طوفان شن در کشور عراق ، باز هم ورود ریزگردها به شهر زیبای من ، باز هم این غبار غم انگیز در کوچه کوچه شهرم ، بر روی درختان بر روی شکوفه های بهاری و چمن هایی که دیگر سبز نیستند ، چه دردناک است وقتی آسمان را آبی نمی بینم ، مثل همیشه به امید دیدن کوه روبروی خانه مان پشت پنجره می روم اما آنقدر غبار هست که دیگر اثری از کوه معلوم ن...
نویسنده :
مامان و بابا
9:02
مادر هاي مهربون روزتون مبارك
یاس ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می گیرند. شبنم، گل واژه اشک های توست ای شقایق دشتستان صبوری؛ ای هم آغوش پروانه ها؛ ای صفای گل سرخ؛ ای نرگس عشق؛ ای اقاقیای محبت؛ تو شمیم گل محمدی و رایحه گل نسترنی. مادر، تو از همه گل ها زیباتر و از همه آنها خوش بوتری، در سالروز یاد تو، عطر همه گل های شکفته را نثار وجودت می کنم. ...
نویسنده :
مامان و بابا
14:50